طلوع ایران در افق نظم نوین جهانی
جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر استقلال، عدالت و مقابله با سلطهگری جهانی، نقش تأثیرگذاری در شکلدهی به نظم نوین جهانی ایفا میکند و با بهرهگیری از قدرت منطقهای در مسیر ایجاد تعادل جدید در نظام بینالملل پیشرو است.
به گزارش گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «عصر اترک» محمدهادی حیدریان، پژوهشگر و مدرس دانشگاه در یادداشتی نوشت: یکی از قواعد و اصولی که معمولاً در عرصهٔ جهانی وجود داشته و اکثریت اندیشمندان نیز بر آن اتفاقنظر دارند، حاکم بودن نظمی خاص برای مدیریت نظام بینالملل در هر دورهٔ تاریخ است که بر اساس آن، جایگاه ملتها و قدرتها تعریف شده است و معمولاً از آن تحت عنوان «نظم جهانی» یاد میشود.
باتوجهبه این موضوع، هر کشوری باتکیهبر تواناییهایش از جمله تقویت قدرت و بنیهٔ داخلی، سعی در بهبود و تقویت جایگاه خود در عرصهٔ بینالمللی برای حضوری فعالتر دارد.
دراینبین، جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کشوری که برای نظم کنونی جهانی که دارای ماهیتی مطابق با اهداف لیبرالی غرب است، اعتباری قائل نیست و مدیریت آن را به چالش میکشد و در تلاش است تا با ارتقای جایگاه خود در عرصهٔ منطقه و نظام بینالملل، خود را بهعنوان یک قدرت نوظهور، معرفی نماید، مطرح شده است.
یکی از ادعاها و دغدغههای مکاتب بشری و الهی، ایجاد «تمدن جهانی» مبتنی بر دیدگاهها، آرمانها و ارزشهای موردقبول آن مکاتب است که پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران، در واقع شکست طرح سیطره بر جهان دو ابرقدرت آن روز بود و این انقلاب، داعیهدار دیدگاه جدید و نو در عرصه معادلات جهانی شد.
این انقلاب که داعیهدار حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی است نیز دارای آرمانهایی مختص به خود است، باتوجهبه تغییرات در نظم کنونی جهانی و بروز نشانههای ایجاد نظمی جدید در عالم، آشنایی با مختصات نظم نوین جهانی در منظومه فکری امام خامنهای (مدظلهالعالی) بهعنوان رهبر انقلاب اسلامی و پیشبرنده این حرکت امری واجب است.
باگذشت بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، مفهوم «نظم نوین جهانی» یک مفهوم همهگیر جهانی شده است، نظمی که بر ویرانههای جهان تکقطبی در حال شکلگیری است و نقشآفرینی جمهوری اسلامی در آن، دیگر قابلانکار نیست. رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنهای مدظلهالعالی در سخنرانی ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ به مناسبت سالگرد رحلت امام خمینی رحمهالله، درباره تأثیر این شخصیت عظیم در بخشی فرمودند: نظم بینالمللی چندقطبی جهان و افول قدرتهای بزرگ متأثّر از انقلاب امام است، تنزّل شدید جایگاه و نفوذ آمریکا در دنیا متأثّر از انقلاب او است؛ نفرت عمومی از صهیونیسم که امروز به طور واضح در دنیادیده میشود متأثّر از انقلاب امام (ره) است؛ صراحت بسیاری از ملتها، بخصوص جوانهایشان، در نفی ارزشهای غربی که امروز مشاهده میشود، متأثّر از انقلاب اسلامی است.
اما در کنار تفکر انقلاب اسلامی، مسئله دیگری که غرب و بهخصوص آمریکا شدیداً از آن هراس دارند و آن را مانعی در جهت رسیدن به اهداف خود میداند، تبدیلشدن ایران به یک قدرت تأثیرگذار در منطقه و جهان است.
برنامه هستهای، نقض حقوق بشر و دیگر بهانههای غرب برای حمله به ایران را فراموش کنید. آنها فقط میخواهند ایران را از سر راه خود بردارند تا بدون هیچ مزاحمتی بر دنیا حکمرانی کنند.
تشدید فشارهای اخیر جبهه استکبار به سرکردگی آمریکا و همراهی اروپا علیه تهران، فقط در راستای تسلیم کردن ایران و پذیرفتن نظم نوین جهانی است، درحالیکه نظم نوین جهانی بر اساس قدرت ایران و متحدانش پیریزی خواهد شد.
اگر بخواهیم نگاه آیندهپژوهی در این روند داشته باشیم در سند ارزشمندی که حدود هفت سال قبل رهبر معظم و حکیم انقلاب اسلامی تحت عنوان «بیانیه گام دوم» تبیین فرمودهاند، ما با اهدافی مانند ثبات، امنیت حفظ تمامیت ارضی ایران، ایجاد زیرساختهای حیاتی و اقتصادی، بهاوجرسانیدن مشارکت مردمی، ارتقای شگفتآور بینش سیاسی بیشتر مردم، سنگین کردن کفه عدالت در تقسیم امکانات عمومی، افزایش چشمگیر معنویت و اخلاق در فضای عمومی جامعه و ایستادگی روزافزون در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان مواجه هستیم.
همه این مؤلفهها، بایستههای یک نگاه تمدنساز اسلامی محسوب میشوند.
ازاینرو میتوان گفت: بیانیه گام دوم، پیشدرآمدی بر تحقق تام و کامل تمدن نوین اسلامی با نقشآفرینی خاص جمهوری اسلامی ایران به شمار میآید و تبلور بیداری و آگاهی جهانی نسبت به تحولات جاری در حوزه روابط بینالملل که امروز نیز بهخوبی در مواجهه با جنگ غزه و تقابل جهانی با جنایات صهیونیستها خود را نشان داده است، به معنای همین حرکت رو به جلوست. حرکت مقدسی که نمیتوان نقطه پایان یا حتی وقفهای برای آن متصور شد.